تولد حضرت علی اکبر(ع)
سرودن از لب تو با انارها
و راوی شکفتنت بهارها
به پاک بودن تو غبطه میخورند
زلالی تمام چشمه سارها
برای کشتن آمدی و گیسویت
تنیده حلقه،حلقه،حلقه دارها
یکی دوتا که نیست زلف مشکیت
نشسته روی دوشت آبشارها
برای من که نه،همیشه گفته ام
خوشا به حال باتو هم جوارها
خوشا به حال عاشق و نداریش
خوشا به حال هر که دوست داریش
کسی به جز تو نانمان نمیدهد
زمین نمیدهد،زمان نمیدهد
بدون مهربانی تو هیچ کس
پر مرا به آسمان نمیدهد
هنوز هیچ سائلی ندیده ام
که خانه تورا نشان نمیدهد
دلی که با محبت شما تپید
به هرکسی رسید جان نمیدهد
درخشش تورا هر آنکسی که دید
به آفتاب کهکشان نمیدهد
کدام رشته کوه مدعی شده
علی،علی مرا تکان نمیدهد
تو از تبار بهترین قبیله ای
تو دومین علی این قبیله ای
نگاه اهل خانه بر دهان توست
که بهترین کلام ها ازآن توست
چه خوب حرف های خوب میزنی
شنیدنی ترین بیان،بیان توست
تو آمدی و بعد از این حسین هم
در انتظار چرخش زبان توست
قرار شد هرآنچه خواهی آن شود
و آن او همان شود که آن توست
به نوکری مرا هم انتخاب کن
نه حرف من که حرف نوکران توست
برای تو قبول کن که سخت نیست
و هرچه خواهش است در توان توست
لبت همین که میل تاک میکند
ستون خانه سینه چاک میکند
مگر نه پادشاه و شاهزاده ای
چه زندگی پاک و صاف و ساده ای
نباید از گدا به راحتی گذشت
خودت به ما همیشه یاد داده ای
عنایتی نما تو ناسلامتی
برادر بزرگ خانواده ای
محصل سه تا امام بوده ای
پیمبری ترین امامزاده ای
سوار مرکبی و خیره ات شده است
نگاه در شگفت هر پیاده ای
پدر دلش به زیر گام های توست
برو هنوز هم که ایستاده ای
برو که با شهامت و جوانی ات
نشان دهی چقدر با اراده ای
برو بجنگ مثل شیر مثل مرد
برو بهانه ای بجوی و بازگرد
خدا وسیله ساز میشود بیا
نمیشود نه،باز میشود بیا
بهانه ای کجاست بهتر از عطش
خدا وسیله ساز میشود بیا
بیا که با اذان تشنگی تو
نماز سرفراز میشود بیا
دو رکعت لب تو با لب پدر
نماز در نماز میشود بیا
و از محبت شما پدر ـ پسر
دوباره کشف راز میشود بیا
بیا که با دوباره ناز کردنت
حسین بی نیاز میشود بیا
به لخته ،لخته های خون در گلو
دری گشای و باز هم پدر بگو
شعبان 87