غزلی به نام ( حسین ؛حسین )
ما دو پیاله ایم که لبریز باده ایم
این دو پیاله را به ملک هم نداده ایم
تاوقت می کنیم حسینیه می رویم
ما سالهاست شیعه گریان جاده ایم
با هر سلام صبح به آقای بی کفن
انگار روبه روی حرم ایستاده ایم
با رعیتی خانه ی ارباب باوفا
احساس می کنیم که ارباب زاده ایم
شکر خدا که نان شب ما حسین شد
ممنون لطف مادر این خانواده ایم
بال ملائک است که ما رامی آورد
یعنی سواره ایم؛ اگر چه پیاده ایم
داریم با ( حسین حسین ) پیر می شویم
خوشحال از این جوانی از دست داده ایم
اگه حال کردین ما روهم دعا کنین(یا علی)
درضمن این شعر رو آقای علی اکبر لطیفیان سرودن
عالی بود
شعر مال کیه
سلام شعرش خیلی قشنگه اینم مال بچه های هیئتتونه
سلام
این شعر برای بچه های هیئتتون هست ؟
برای شماست یا آقای فدایی؟