... تنها دعای ما این است ؛
ما را ز خود بگیر و خودت را به ما بده ...
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است
روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه
بخورد روزه خود را به گمانش که شب است
زیر لب وقت نوشتن همه کس نقطه نهند
این عجب نقطه ی خال تو به بالای لب است
یارب این نقطه که به بالا بنهاد
نقطه هرجا غلط افتاده مکیدن ادب است
شحنه اندر عقب است و من از آن می ترسم
که لب لعل تو آلوده به ماء العنب است
منعم از عشق کند زاهد و آگه نبود
شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است
عشق آنست که از روی حقیقت باشد
هرکه را عشق مجازیست حمال الحطب است
مهدی فاطمه(س) لحظه ی افطار که با تربت پاک جد غریبت حسین(ع) کام باز میکنی ،
ما را هم از دعای خیرت بی نصیب نگذار ....
حرف آخر . یا همان عکس آخر:
انشاالله ...
حسین جان:
روزی رسد که به جرم جنون عشق ما را به کربلای تو تبعید میکنند ...