مقتل

 مسافر قبیله

عصرگاهی که خیمه بر آشفت ، مریم این قبیله خبر داشت

از غروب غم انگیز خیمه ، خیمه ای که غم یک سفر داشت

 

با نوای حزین غروبش ، از دل سنگ ها چشمه وا کرد

               دست اشک اش هزاران عصا بود ، دست آه اش هزاران تبر داشت

 

او بزرگ زمین بود و آن شب ، آسمان را به دست اش سپردند

زیر این آسمان های نیلی ، تا توانست او گریه برداشت

                    

                     بی کسی ی سحر گاه خود را ، هییییچ اصلاً به رویش نیاورد

                     یک نفر بود اما غرورش ، هیبت صد هزاران نفر داشت

 

بال های سفید ملائک ، خاک از چادرش می گرفتند

ـ چادری که زمین خورده بود و خاک او مثل تربت اثر داشت ـ

 

                هر چه طعنه به این کوه می خورد ، یک قدم جا به جا هم نمی شد

              شانه هایش اگر گریه می کرد : گاه گاهی به « نیزه ‌» نظر داشت

 

کم کم آماده ی « جاده » می شد ، جاده ای که از آغاز خلقت ـ

هیچ کس زیر بارش نمی رفت  ، (جاده ای که ز کوفه گذر داشت)

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:36 ب.ظ

سلام
ماشالله بچه هاتون یه پا شاعرن

محمود شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:10 ب.ظ http://shahe-iran.blogfa.com

من از بچه های علی آبادم خوش حال میشم با ما در ارتباط باشید

مدیر سایت یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ

با سلام تارنمای شخصی مداح اهل بیت (ع)
کربلایی حسین نیشابوری راه اندازی شد .
Hossein-neyshabori.com

محمد سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ق.ظ http://neshgoon.blogfa.com

محرم ماه الفت با جنون است

چراغ کوچه هایش بوی خون است

محرم حرمت خون است و خنجر

تلاطم می کند حنجربه حنجر

دل من فدای دو دست اباالفضل

به قربان چشمان مست اباالفضل

ربود از همه ساقیان گوی سبقت

به چوگان دل ناز شست اباالفضل

غم ِ زهرا مرا سوز درون داد

دم ِ حیدر به من شور جنون داد

حسین آمد به زخم دل نمک ریخت

مرا با شور عاشورا در آمیخت

مرا سودای زینب در به در کرد

نصیبم جرعه ای خون جگر کرد

ز فرط تشنگی بی تاب گشتم

عطش دیدم ز خجلت آب گشتم

چه ها گویم ز مَشک تیرخورده

ز دست ساقی شمشیر خورده

به خاک افتاد مشک از دست ساقی

دو عالم پر شد از بوی اقاقی

مشامم پر شد از داغ شهیدان
که می گردم بیابان در بیابان

محمد سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ق.ظ http://neshgoon.blogfa.com

اى مهر تو بهترین علایق
جان ها به زیارت تو شایق

ما را نبود به جز خیالت
یارى خوش و همدمى موافق

بیمارى روح را دوا نیست
جز مهر تو اى طبیب حاذق

اى نور جمال کبریائى
اى نور تو زینت مشارق

روزى که دمید نور خلقت
رخسار تو بود صبح صادق

از جلوه تو، تبارک اللّه
فرمود به خلقت تو خالق

حسن تو خود از جمال زهرا ست
اى زاده بهترین خلایق

بر تخت کمال و تاج عصمت
آخر که بود به جز تو لایق

تفسیر کلام ایزدى بود
گفتار تو اى امام صادق

باشد سخن تو جاودانى
بوده است چو با عمل مطابق

افسوس شدى شهید، آخر
از حیله ناکس منافق

از داغ تو شد جهان عزادار
زیرا به تو عالمى است عاشق

neshgoon سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ق.ظ http://neshgoon.blogfa.com

سلام با :سلام بر حسین و اربعینش: آپم خواستی سر بزن بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد