هیئت متوسلین به حضرت علی اکبر (علیه السلام)

محمد چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:10 ب.ظ http://neshgoon.blogfa.com

قتل دخت مصطفی افسانه نیست

محمد چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:28 ب.ظ http://neshgoon.blogfa.com

سالار اباالفضل علمدار اباالفضل

محمد پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ق.ظ http://neshgoon.blogfa.com

تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم / بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان / درجوارحرم عشق همه خاک شویم

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت

محمد پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:49 ب.ظ http://neshgoon.blogfa.com

السلام علیک یا اباالحسن! یا موسی بن جعفر!

کن روان اشک غم ای شیعه به دامان امروز تسلیت ده به شهنشاه خراسان امروز

کشته شد موسی بن جعفر ز جفای هارون زیر زنجیر بلا، گوشه ی زندان امروز

بیست و پنجمین روز رجب، مرثیه خوان داغ مردی است که هر لحظه زندگی اش، خنجری بود بر قلب آنان که نخل تناور امامت را سوخته می خواستند.

این سان که چشم اهل دل از خون دل تر است

بهر عزای حضرت موسی ابن جعفر است

خاک زمین شهر مدینه ز داغ او

چون آسمان سینه ما لاله پرور است

غروب غربت آمیخته هفتمین آفتاب ولایت را به تمام آزادگان جهان، تسلیت می گوییم.

امام کاظم علیه السلام:

چیزى بهتر از عقل، بین بندگان تقسیم نشده است، تا جاییکه خواب عاقل برتر از شب زنده دارى نادان است . (بحارالانوار، 1/154 و 75/312)

امشب رضا ز سوز جگر گریه مى‏کند مانند سیل ز ابر بصر گریه مى‏کند

تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم از داغ جانگداز پدر گریه مى ‏کند

امروز تقویم ها در سکوت خود فقدان تو را به سوگ نشسته اند.

معصومه علیهاالسلام در پایان انتظار خود، اشک بر گونه ها دوانیده است.

کبوتران حرم دخترت، شور و شوق پرواز را از دست داده اند و ماتم آن گنبد طلایی، آسمان را سیاه می کند.

معصومه جان! تسلیت!

هر گه که نسیم از ره بغداد آید ما را ز حدیث عشق و خون‏ یاد آید

اى گل که به گردن تو غل افکندند از صبر تو زنجیر به فریاد آید

امام کاظم علیه السلام:

ورشکسته کسى است که عُمْر خود را، هر چند به مقدار لحظه ای، بیهوده تلف کرده باشد.

(نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 123)

در کنج سیه چال بلا غرق دعایی جان از غم مادر دهی و سوى خدایی

عمرت شده طى گوشه ى زندان و به غربت عالم شده مبهوت تو از این همه محنت
امام کاظم

ای شیر بسته به زنجیر!

ای رداپوش محنت در راه خدا !

ای جرعه نوش جام بلا!

تا «حق» را از زندان اتهام بیرون آوری، زندانی طاغوتیان شدی.

تا ذهن تیره تاریخ را روشن کنی، به زندان های تاریک، تن دادی و آغوش گشودی.

تا عزت «امامت» را تثبیت کنی، ظلمت محبس ستم را تحمل کردی

تا شرف دین و آبروی «علی» را حفظ کنی، همدم سلسله سنگین و حلقه های زنجیر شدی.

آنچنان ز هر ستم انداخت مرا که اجل ره سپر باغ جنان ساخت مرا

عجبى نیست اگر وقت عیادت پسرم دید با این تن کاهیده و نشناخت مرا

امام کاظم علیه السلام:

اهل زمین مادامى مورد رحمت اند که ترس - از گناه داشته باشند - ، اداى امانت نمایند و بر حقّ عمل کنند.

(تهذیب الاحکام، 6/350)

ای کاظم!

ای مهار کننده اژدهای نفس و ای ید بیضای علم!

ما زنجیری زندان نفس گناهکار خویشیم؛ گذشتن از غضب را به ما بیاموز تا عقل الهی رهنمون تصمیم‏هامان گردد...

دل موسای کلیم از غم این موسی سوخت که به زندان بلا طور تجلایش بود

ای صبرپیشه سروقامت، ای هفتمین تجلی معجزه کمال! سالروز آزادی ات گرامی باد.

امام کاظم علیه السلام:

ورشکسته کسى است که عُمْر خود را، هر چند به مقدار لحظه ای، بیهوده تلف کرده باشد.

(نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 123)

فردا که هر کسى به شفیعى برد پناه چشم تمام خلق به موسى بن جعفر است

امشب شب عزای امام عالمین است

دل را هوای قبر غریب کاظمین است

باب الحوائج امشب حاجت روا گردیده

مهدی به یاد جدش، صاحب عزا گردیده

آجرک الله یا بقیة الله