آمدم ای شاه، پناهم بده

 

آمدم ای شاه، پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

ای حَرمَت ملجأ درماندگان

دور مران از در و راهم بده

ای گل بی خار گلستان عشق

قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم

اِذن، به یک لحظه نگاهم بده

ای که حَریمت به مَثَل کهرباست

شوق و سبک خیزی کاهم بده

تا که ز عشق تو گدازم چو شمع

گرمی جان سوز به آهم بده

لشگر شیطان به کمین من ست

بی کسم ای، شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من

با نظری، یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند

نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطا بخش همه عالمی

جمله ی حاجات مرا هم بده

 

شاعر:حبیب الله چایچیان

تنهای تنها

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد /  ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم / مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت / فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز / ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز / می خرم از پسرک هر چه تفال دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت / یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها / تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد…

                                                                                          سید حمیدرضا برقعه ای

یا صاحب الزمان(عج) ادرکنی



این جمعه هم گذشت بدون زیارتی


یا ایهاالعزیز نگاهی، عنایتی


سائل منم چگونه نگاهم نمی کنی؟


سلطان تویی کجا ببرم عرض حاجتی؟


دست ردی به سینه‌ی این دل غمین مزن


شاید که مادرت کند از من شفاعتی


از بعد ناله های سحرهای انتظار


خاکم به سر بگویی اگر کم ارادتی


آقا اگر بناست که مرگم فرا رسد


بنما عنیاتی، بده فیض شهادتی


وقتی گناه فاصله انداخت بین ما


دیگر چه جای خواب و خور و استراحتی


چشم زمان و اهل زمین مانده منتظر


تا صبح عید وصل ببیند کرامتی


حالا شما به خاطر در و دیوار بیا


یعنی ز میخ و دل بده شرح قساوتی


سید محمد میر هاشمی



 

چرا رمضان؟؟

ماه رمضونم اومد شکر ...

... و چرا رمضان؟؟

رمضان آمده تا پاک ز عصیان گردیم 

رمضان آمده مأنوس به قرآن گردیم

رمضان آمده تا لحظه ی افطار و سحر 

بر سر سفره ی اطعام تو مهمان گردیم

رمضان آمده با ذکر الهی العفو 

خالق فاطمه(س) را دست به دامان گردیم

رمضان آمده از نفس و هوا دور شویم 

لحظه ای هم که شده دور ز شیطان گردیم

رمضان آمده بیماری دل خوب شود 

در شفاخانه ی رحمان همه درمان گردیم

رمضان آمده با داشتن جوع و عطش 

دور از معصیت و شهوت و طغیان گردیم

رمضان آمده تا جامه ی تقوا پوشیم 

چند روزی به دل خویش نگهبان گردیم

رمضان آمده خود را بشناسیم همه 

زیر سنگ محک روزه نمایان گردیم

رمضان آمده تا طعم عطش را بچشیم 

لحظه ای معتکف حضرت عطشان گردیم

رمضان آمده تا روضه بخوانیم سحر 

در عزاخانه ی ارباب پریشان گردیم

رمضان آمده یادی ز لب یار کنیم 

از غم چوب جفا چشمه ی جوشان گردیم...


سینه زدن فقط و فقط ...



سینه زدن فقط و فقط این کمال نیست

مقصود نوکری که فقط عشق و حال نیست


...

ادامه مطلب ...