شهدا

شهداء را یاد کنید با ۳صلوات...

       

شهید چمران*   شهید همت*   شهید حسن باقری*  شهید شیرودی(خلبان)

                              

                             شهید   آوینی      شهید حسین فهمیده *   

     ******     ******      ******      ******

ویادگاران ۸سال دفاع مقدس...

 ******    ******       ******       ****** 

                در نمازم خم ابروی تو با یاد امد

حالتی رفت که محراب به فریاد امد

 

    

 

خس خس....                                                

            حانباز 

پیاده شد، ریه‌هایش هنوز خس‌خس داشت
نشست روی زمینی که اندکی حس داشت

نفس کشید، وَ نو شد تمام خاطره‌ها
در آن فضای معطر که ماهْ مجلس داشت

مرور کرد خودش را، نفس‌نفس تا صبح
چقدر خواب پریشان، خیال نارس داشت

رسیده بود زمانی به مرز مطلق عشق
به سرزمین شهادت، که مرگ هم حس داشت

نگاه کرد به شهری که پشت سر گم بود
نگاه کرد به قلبش که سخت نقرس داشت

فقط برای تبرک نفس کشید و گذشت
از آن زمان ریه‌هایش همیشه خس‌خس داشت

التماس دعای فراوان

مرگ ناگهانی حاج آقای مهندسی


سلام

      نمیدونم از کجا شروع کنم...   

راستش چند روزی میشه زیاد رفتم تو بورس قضیه مرگ ...

همش به این قضیه فک میکنم که بالاخره منم مثل همه آدمای دیگه می میرم و اسیر خاک میشم...

با خودم فک میکنم که چقدر دنیای مسخره ای داریم ...

30 ، 40 یا 70 سال تلاش کن ، حرص بخور ، بدو آخرش باید همه دغدغه ها رو بذاری زمین و بری اون ور...

بری به کارای حساب و کتاب اون دنیات برسی...

راستش دیشب بازم خواب دیدم مردم و حتی نقش سنگ قبرمم تو خواب دیدم ..

خوابم شاید به خاطر این بوده که این چند وقته زیاد به این قضیه فک می کنم...

اما می دونم این فکر کردنا راحتم میکنه ...

چون تحمل سختی دنیا برام راحت میشه و یاد جریان " خلق الانسان فی کبد " می افتم واسه همین با خودم میگم وقتی خدا خودش گفته انسان رو تو سختی خلق کرده ما کی باشیم جلوش وایسیم حتما خدای خوب و مهربونمون بعد از تحمل این همه سختی می خواد یه چیز خیلی باارزش بده...

مقدمه چینی کردم که یه تسلیت به همه دوستان " سمت خدایی" بگم ...

آره متاسفانه حاج آقای مهندسی از کارشناسان خوب برنامه سمت خدا به صورت ناگهانی در گذشتن....

از تلویزیون که زیرنویسشو دیدم دلم خیلی گرفت ...

مرحوم حجت الاسلام مهندسی

یاد برنامه هایی افتادم که می اومدن و بحث های داغ و قشنگی در مورد خدا ، آداب زندگی و ... بیان می کردن...

دوستای من حاج آقا مهندسی شاید تا هفته پیش داشتن در مورد " مرگ " حرف می زدن اما امروز خودشون به وادی خاموشان در اومدن...

کی فکرشو می کرد؟؟؟؟

اما می دونم که یاد مرگ همیشه دل آدما رو صیقل میده...

خدا رحمتش کنه...

برای شادی روحش "فاتحه + صلوات"

نیمه شعبان

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

تمام هستی زهرا(س) نصیب نرجس شد

 

‏وقتی نفس گرفته، دلم در هوایتان

‏یعنی منم که زنده ام از اشک هایتان

 

‏داوود من! دوباره بخوان تاکه عالمی

‏ایمان بیاورد به طنین صدایتان

 

‏از این همه سحرکه گذشته است می شود

‏یک شب نصیب این دل من هم دعایتان

 

‏این اشتراک چشم من و چشم خیستان

‏من گریه ام به کشته ی کرببلایتان

 

آقا اجازه می دهید هروقت آمدید

‏نقاشیم کنند مرا زیر پایتان؟

 

یک روز عاشقانه تو از راه می رسی

‏آن روز واجب است بمیرم برایتان ...

 

مثل امشبی که عزیز زهرا سلام الله علیها پا به این دنیای بی وفا نهاد:

فرشتگان سما ائتلاف می کردند
به گرد بستر نرگس طواف می کردند


به زیر سایه ی محراب سبز گهواره
پیمبران خدا اعتکاف می کردند

و رودهای بهشتی به اشک شوق ظهور
زلال آبی خود را مضاف می کردند


تمام دوزخیان را ملائکه ز عذاب
به یمن خنده ی مهدی معاف می کردند


قمررُخان سماوات تیغ مژگان را
به محض دیدن پلکش غلاف می کردند


پریوَشان به کنار ضریح چشمانش
به زشت بودن خود اعتراف می کردند


مقربان الهی برای دیدن او
خریدهای کلان کلاف می کردند


چقدر مردم عاشق کبوتر دل را
روانه سمت حوالی قاف می کردند


سحر در اوج نگاهش، هزار اختر را
منجمان فرج اکتشاف می کردند

 

 

یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست

  نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم ...

میلاد حضرت علی اکبر (ع)

 

یوسف که در ملاحت او نیست شبهه ای

او خود نمک ز اکبر لیلا گرفته است ...

 

 

 

دخیلک یا شهزاده علی اکبر علیه السلام

 

هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست

هر جا تب عشق است، دل در به دری هست

 دیروز گدایان همه دنبال تو بودند

هر جا که شلوغ است یقینا خبری هست

 اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند

دیدید که در طینت ما هم هنری هست

 بازار مرا با قدمت گرم نکردی

یک چند غلامی که بیایی ببری هست

 در غیبت شه روی به شهزاده می آرند

صد شکر که در خانه آقا پسری هست

 هر جا قد وبالای رشیدی است، یقینا

دنبال سرش نیم نگاه پدری هست

 یا حضرت ارباب،دمت گرم و دلت شاد

یا حضرت ارباب کرم،خانه ات آباد

 داریم همه محضر تو عرض سلامی

تو شاهی و ما نیز هر آنچه تو بنامی

 تا خانه ی آباد شما بنده پذیر است

نامرد ترینم نکنم میل غلامی

 ای قامت قد قامت تو عین قیامت

قربان قدت صد قد و بالای گرامی

 تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی

پس لطف بفرما وبفرما که کدامی؟

 تو مفترض الطاعه ترین واجب مایی

هر چند امامت نکنی، باز امامی

 هر کس که هوای پدری داشته باشد

خوب است که همچین پسری داشته باشد

 انگار رسول است، نمایی که تو داری

انگار بتول است ،صدایی که تو داری

 بد نیست که هر روز عقیقه بنمایی

با این قد انگشت نمایی که تو داری

 باید که برای تو کرم خانه بسازند

از بس که زیاد است گدایی که تو داری

 از شش جهت کعبه دل لطف تو جاری است

از سفره ی پر جود و سخایی که تو داری

 تو آنقدر از خویشتن خویش گذشتی

که منتظر توست، خدایی که تو داری

 کاری نکن ای دوست مرا از تو بگیرند

بگذار که عشاق به پای تو بمیرند

 ای سیر کمالات همه تا سر کویت

ای آب فرات لب من آب وضویت

 ابن الحسنت گفته حسین بس که کریمی

مانند حسن جود بود عادت و خویت

 عالم همه حیران ابوالفضل و حسینند

ماتند ابوالفضل و حسین از گل رویت

 پایین قدمهای حسین جای کمی نیست

جا دارد اگر غبطه خورد بر تو عمویت

 اینقدر مزن آب به سرخی لب خود

حیف است که پیچیده شود اینهمه بویت

 حیف از تو مرا عبد و غلام تو بدانند

باید که مرا عبد غلامان تو خوانند

 ای زاده ی زهرا جگرت میرود از دست

امروز که دارد پسرت می رود از دست

 ای کاش که بالای سرش زود بیایی

گر دیر بیایی ثمرت می رود از دست

 بد نیست بدانی ؛اگر از خیمه می آیی

با دیدن اکبر کمرت میرود از دست

 افتادنت از زین پدرت را به زمین زد

برخیز وگرنه پدرت می رود از دست

 برخیز که عمه نبرد دست به معجر

بر خیز به جان من و این عمه ات،  اکبر ...

 

 

به احترام ام لیلا سلام الله علیها - مادر با وفای شهزاده علی اکبر(ع)

اللهم عجل لولیک الفرج ...

اعیاد شعبانیه

میلاد انوار کربلا امام حسین (ع) حضرت ابوالفضل(ع) و

                       امام سجاد(ع)

                                                  

                                                مبارک باد